راه کارهای اقتصادی مستقل از تحریم
در سال های اخیر درباره رابطه کشور با آمریکا و غرب و اثر این رابطه بر اقتصاد کشور بحث های زیادی شده است. این جا یک سئوال ایجاد میشود که اساسا چه میزان از مسایل کشور با این رابطه و مسایل حاشیهای آن قابل حل است و چه میزان مستقل از این رابطه حل میشود. به نظر می رسد که اگر بررسی دقیق تری انجام دهیم دسته ی زیادی از مسایل اقتصادی کشور هستند که حل آن ها مستقل از رابطه با آمریکا قابل برنامه ریزی است.
مثلا برای تامین نیاز های اساسی مردم مثل مسکن هیچ وابستگی به خارج نداریم. پول، زمین، مصالح ساختمانی، نیروی انسانی داخل کشور هست. و چه بسا این بخش یک پتانسیل ویژه رشد در بخش اقتصادی و اشتغال محسوب شود. تقریبا فقط یک مدیریت برای به هم رساندن این حلقه ها نیاز است. همچنین در عرصه نظام بانکی، برنامه ریزی برای هدایت حجم زیاد نقدینگی - که الان حدودا 800 هزار میلیارد تومان است- به سمت تولید و رونق آن بخش نه به تحریم ربط دارد نه به رابطه با آمریکا.
مقابله با قاچاق کالا که بر اساس آمار حداقل 15 تا 20 هزار میلیارد تومان قاچاق کالا داریم و این معادل چند میلیون شغل در تولید است. یا اهتمام به مصرف تولید داخلی در دولت ، در دستگاه های وابسته به دولت و در بدنه مردم که رونق تولید را در پی خواهد داشت و پشت سرش اشتغال را با خود می آورد. یا مثلا در عرصه کشاورزی میتوانیم آب موجود را مدیریت کنیم، کالاهای اساسی را با آن تولید کنیم، کالای غیر ضرور را از چرخه تولید خارج کنیم، الگوی کشت مناسب با نیازهامان داشته باشیم. این موارد هیچ ارتباطی به رابطه ما با غرب ندارد و با تصمیم گیری داخل کشور قابل برنامه ریزی و قابل پیگیری است.
این که چرا در داخل به جای این کارها، اولویت کشور را به رابطه با آمریکا می دهیم، سه دلیل عمده می توان برای آن برشمرد.
- دلیل اول به شکاف فکری برمیگردد. یعنی اساسا مقوله استقلال و رفع نیاز ها از طریق توان داخلی خودمان، مورد قبول عده ای نیست. به این که ما باید به این سمت حرکت کنیم اعتقاد ندارند. چون اعتقاد ندارند، برایش فکر نمی کنند، تلاش هم نمی کنند، برنامه ریزی هم نمی کنند. این یک عرصه چالش جدی در کشور ما است که از اول انقلاب چه بسا از قبل از انقلاب هضم شدن در نظم جهانی و رفتن زیرسلطه آمریکایی ها یا حفظ استقلال، دوگانهای بوده است که هم چنان ادامه دارد.
- دلیل دوم فساد است. عده ای در کشور هستند که از حیث نظری می گویند باید به سمت استقلال برویم ولی منافعشان به وضع موجود گره خورده است. منافعشان به گستردگی واردات یا گران شدن مسکن گره خورده باشد. این هم ریشه بسیاری از مسایل اساسی کشور هست.
- دلیل سوم هم به تنبلی بر می گردد. به برخی فرهنگ های غلط برمی گردد. مثلا این فرهنگ که ما امیدمان به دیگران است. همیشه خودمان را زود قانع می کنیم به این که یک عامل بیرونی باید رفع بشود بعد مشکل حل می شود. این مساله در مقیاس ملی تبدیل می شود به همین وضعیت که با دل بستن به رفع تحریم ها و خوب شدن رابطه با آمریکا، اقتصاد کشور شکوفا میشود. البته این گونه نخواهد شد. چرا که بسیاری از مشکلات ما ساختاری است. یعنی در اقتصاد ما باقی خواهد ماند. اگر هم در اقتصاد اثراتش مشاهده شود، باید به عنوان مُسکن به آن نگاه کنیم. درد را درمان نمی کند اما اثرآن را موقتا برطرف می کند.
این مطلب به صورت یادداشت شفاهی پیرامون عدم وابستگی اقتصاد کشور به کشورهای خارجی برای نشریه میدان انقلاب بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف تهیه و در ویژه نامه سیزده آبان آن نشریه منتشر شده است.