سنگرهای بدون مصطفی - مصاحبه ای در معرفی ایتان
یکی از نهادهای پژوهشی موفق در زمینه پژوهش، پیگیری و مطالبه گری مسائل اقتصاد مقاومتی مرکز ایتان است. ایتان که مخفف شبکه کانونهای تفکر ایران است متشکل از کارگروه های مختلفی است که در زمینه های گوناگون بانک، مسکن، کشاورزی و...به بررسی و آسیب شناسی مسائل کشور و ارائه راهکار عملیاتی می پردازند. برای معرفی بیشتر این مرکز با مرتضی فیروزآبادی به گفتگو نشستیم. مدیر عامل 33 ساله ایتان دانشجوی دکتری اقتصاد آموزش عالی دانشگاه تهران است که در دوران دانشجویی دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی بوده است. او از سال 86 وارد مجموعه ایتان شده و از سال 90 تا کنون مدیر این مجموعه است. فیروزآبادی البته در سال 93 و نیمی از سال 94 معاون علمی سازمان بسیج دانشجویی بوده است.
لطفا به عنوان مدیرعامل شبکه ایتان، معرفی مختصری از سوابق خود داشته باشید؟
من مرتضی فیروزآبادی، متولد 1362، دانشجوی دکتری اقتصاد آموزش عالی دانشگاه تهران. در دوران دانشجویی دبیر جنبش عدالتخواه بودم. سال 86 وارد مجموعه ی ایتان شدم تا الان و از سال 90 تاکنون مسئول مجموعه هستم. در سال های 93 و نیمی از سال 94 هم معاون علمی سازمان بسیج دانشجویی بودم.
ایتان چه زمانی و بر اساس چه دغدغه ای تشکیل شد؟
ایتان در حواشی سال 79 تشکیل شد، یعنی یک قدمت 16 ساله دارد. روزی که ایتان تشکیل شد، مسئله مهم کشور در آن ایام(دوره اصلاحات) دعواهای سیاسی بود و برداشت دوستان این بوده که در این دعوا های سیاسی، مسائل اصلی کشور که مستقل از جریانات سیاسی است، دارد گم می شود. مسائلی مثل علم و فناوری در آن مقطع، به عنوان مسئله مهم و بعد هم مسائل دیگر، این ها به حاشیه می روند. لذا بر این اساس مجموعه ایتان در آن مقطع تشکیل می شود. در آن زمان موضوعاتی را هم پیگیری کردند مثل خرید هواپیما که حالا هم به آن مبتلا هستیم، آن زمان هم به آن مبتلا بودیم. نقد کردند، بررسی کردند، چند تا، چقدر، چه نوعی. مسائل مربوط به سیاست صنعتی کشور در آن مقطع، تقریبا سال های 81، 82 و 83 که سیاست های صنعتی کشور چه می شود؟ این دسته موضوعاتی که مسائل و راهبرد های کلان کشور محسوب می شود، در آن مقاطع مورد بررسی قرار گرفتند.
نگاه خاص ایتان به مسائل و مشکلات کشور چیست؟
معتقدیم که اگر ما در کشور یک ناکارآمدی می بینیم، این ناکارآمدی ممکن است در سه سطح باشد، یعنی برای حل آن باید سه کار را انجام دهیم. تشخیص درست بدهیم، برای آن تصمیم درست بگیریم و بعد آن تصمیم درست را درست اجرا کنیم. برداشت ما این است که بسیاری از مسائل کشور، در تشخیص و تصمیم دچار اشکال است. یعنی ما در بسیاری از مسائل، مسائل را خوب تشخیص نمی دهیم که این مسئله اصلا چه چیزی است، بیماری چیست، مشکل چیست. بعد هم به تبع آن تصمیم خوبی برایش نمی گیریم. حالا البته یک جاهایی هم در اجرا می لنگیم، اما آن وزن تشخیص و تصمیم، وزن پر رنگی است. لذا همین الان که می بینید، بالاخره کشور مسائل اقتصادی دارد، یکی تحلیل می کند که ریشه آن تحریم هاست، یکی تحلیل می کند که ریشه اش چیز دیگری است.
ما در همه مسائل کشور این چالش را داریم که تشخیص درستی از مسئله داده بشود و بعد از آن تصمیم درستی گرفته بشود. ایتانی ها فکر می کنند که سطح تشخیص و تصمیم خیلی مهم هست. باید بچه ها روی تشخیص و تصمیم تمرکز کنند بویژه کسانی که برای کشور دغدغه دارند، برای انقلاب دغدغه دارند و فکر می کنند که باید آرمان های انقلاب را پیگیری کنند، باید روی سطح تشخیص و تصمیم متمرکز شوند. همین الان چقدر از کانون هایی که مثل ما دارند بر روی سطوح تشخیص و تصمیم فکر می کنند، حزب اللهی و با دغدغه های حزب اللهی ها نسبت به مسائل کشورند؟ خیلی اندکند. این جبهه خالی است، برای همین هم باید به این جبهه توجه ویژه کرد. بنابراین یک وجه بچه های ما این است؛ یعنی به مسائل مهم کشور، با نگاه کلان و سیاست گذاری توجه می کنند. یعنی با این نگاه که فرض می کنند یک مسئول کشوری بخواهد این مسئله را حل بکند. فرض این نیست که ما خودمان آستین بالا بزنیم و برویم آن را حل کنیم، فرض این است که یک مسئول کشور می خواهد این را حل بکند، مثلا مسئولی داریم که میخواهد مثلا مسئله مسکن را حل کند؛ برود چه کار کند؟ ممکن است جوابش این باشد که برود مسکن مهر بگیرد، ممکن است جوابش این باشد که یک وام را به شکل خاصی بدهد، هر جوابی ممکن است به آن داده بشود. ما این جا مشغول این هستیم که به مسئله ها به این شکل نگاه کنیم و این جواب ها را برای آن بدهیم.
یکی دیگر هم این بوده است که فرض نکردیم که اگر ما به مسئله ای فکر کردیم و برای آن راه حلی پیدا کردیم، بعد این جا بنشینیم و بگوییم یا ایها الناس بیایید راه حل ما را گوش کنید. معمولا این کار را نمی کنیم؛ ما به دنبال راه حلمان می دویم. می رویم مثل «طبیب دوار بطبه». از این مسئول به آن مسئول، از این نهاد به آن نهاد، به هر جایی که فکر می کنیم به حرف ما گوش کند و به حرف ما توجه کند، می رویم و سعی می کنیم در آن جا ورود کنیم و با آن ها حرف بزنیم، تبیین کنیم، قانع کنیم تا مسئله پیش برود. بنابراین ما به دنبال حرفمان هم می دویم.
توجه سوممان هم این بوده است که مسائل کشور مستقل از جریانات سیاسی است. البته این نتیجه ی کار است. یعنی این کشور یک سری مسائل ریشه ای دارد که این مسائل ریشه ای نه در این جریان و نه در آن جریان و نه در دیگرانی که کار سیاسی می کنند مورد توجه واقع نمی شود . چه آن جریان بر سر کار باشد و چه این جریان بر سر کار باشد باید افرادی باشند که به این مسئله فکر کند و برای آن راه حل ارائه دهد و اگر آن افراد نباشند، خیلی مهم نیست چه کسی بر سر کار است. چون هر کسی هم که بر سر کار باشد، باید برای مسئله فکر کرده باشد والا خیلی نمی تواند برای آن مسئله کاری انجام بدهد. معمولا هم فکر نکردند بنابراین مجبور است کارهای دم دستی انجام بدهد یا الگوهای وارداتی را تقلید کند. این هم از جمله نگاه های ماست.
چه تعداد نیرو های انسانی که با شما همکاری می کنند؟
ما الان مستقیم با انواع و اقسام همکاری هایی که داریم نزدیک به شصت نفر. این افراد در چهارده- پانزده محور سازماندهی می شوند.
ایتان با حمایت چه نهادی فعالیت هایش را انجام می دهد؟و هزینه هایش را از چه راهی تامین می کند؟
ما این جا بیشترین کارمان را با مجموعه های علمی دولتها و برخی نهادهای غیر دولتی مثل مجلس انجام می دهیم. البته همکاری ما با همه این ها، عموما جنس پروژه دارد. یعنی ما با این ها قرارداد می بندیم و در قالب قرارداد کار انجام می دهیم. بنابراین بعضی از این تعاملات ما پر رنگ تر و بعضی کم رنگ ترند. جنس کار ما از جنس قراردادی با مجموعه های دیگر است.
در طول سالیان فعالیت ایتان، چه پروژه ها و خروجی هایی صورت گرفته است؟
ببینید الان که ما درباره ایتان صحبت می کنیم، ایتان تقریبا در همه حوزه های اقتصاد، صاحب مجموعه و گروه هایی است که کار می کنند. در موضوعات مسکن، کشاورزی، صنعت، سلامت، آموزش و پرورش، فناوری های نرم، جمعیت، انرژی و دیپلماسی اقتصادی، کار می کنیم. در هر کدام از این ها موضوعاتی را پیش برده ایم؛ مثلا ما به طور مشخص در نقشه جامع علمی ورود مختصری داشتیم، بیشتر از آن بعدا در قالب قرارداد هایی درباره شاخص های ارزیابی نقشه، اقدامات و اولویت های نقشه و مسائلی از این دست با ستاد نقشه همکاری کردیم. در تدوین سند نخبگان و اجرایی سازی سند، مشارکت کردیم. در پیگیری و اجرای سند تحول آموزش و پرورش هم به همین شکل. در وزارت نفت الان محور هایی را پیگیری می کنیم که آن موردی که می شود به عنوان پروژه نام برد، موضوع ساخت داخل است که چگونه از ظرفیت های داخلی کشور در نفت استفاده بشود. خوب این یک کار تحقیقاتی بوده است که پیگیری کرده ایم و داریم آن را انجام می دهیم تا به ثمر برسانیم. در موضوعات کشاورزی به همین ترتیب؛ از موضوع ریزگرد که ما با آن مواجه هستیم، موضوع مدیریت آب و... که این ها موضوعات مورد مطالعه و کار هست و کلان اقتصاد مقاومتی که الان اولویت مهم کشور ما است. اینکه منظومه ای از اقدامات اقتصاد مقاومتی را احصاء کنیم و به دستگاه های مسئول بدهیم، جزء پروژه های مهم ما بوده است که برای یکی از دستگاه های کشور انجام داده ایم و بعد هم شاخص هایش را درآورده ایم؛ شاخص های اقتصاد مقاومتی بر اساس سیاست های کلی که آقا ابلاغ کردند، آن را هم با یکی از دستگاهها انجام دادیم.
سوای از این که چه دولتی بر سر کار است، شما در واقع یک حالت اتاق فکر دولت ها را بر عهده دارید. برای حل مسائل و مشکلات کشور، مثلا موضوع مسکن، چطور می شود که شما اتاق فکر هستید ولی از این دولت به آن دولت، راهکار ها و راه حل ها صد و هشتاد درجه با هم متفاوتند؟
ببینید، ما اتاق فکر به معنای این که دولت گفته باشد برای من فکر کنید که نیستیم! ما خودمان فکر می کنیم. بعد باید برای این فکرمان تلاش کنیم. البته درست است که دولت ها متفاوتند، اما بالاخره در یک دولت تلاش ما برای موضوع مسکن جلو می رود و مثلا می شود مسکن مهر، در یک دولت دیگر نمی شود حوزه مسکن را جلو برد، دولت ورودی ندارد، پذیرش ندارد. ولی ممکن است که کشاورزی جلو برود، مثلا در کشاورزی اعتقاد وجود داشته باشد، پذیرش آن را داشته باشند. مثلا در خودکفایی، مبانی و مفاهیم یکی باشد و این کار ها با هم جلو برود.
نقش ایتان در شکل گیری گفتمان اقتصاد مقاومتی چه بوده است؟ بعضی ها ایتان را جزو مجموعه های پیشرو در این زمینه می دانند؟
ببینید ما قبل از این که گفتمان اقتصاد مقاومتی شکل بگیرد، در اقتصاد فعال بودیم و کار کرده بودیم و مهم ترین مسئله هایی که در اقتصاد ممکن است که پیش بیاید، ما این ها را مطالعه کرده بودیم. این که بگویم ما در شکل گیری گفتمان اقتصاد مقاومتی نقش داشتیم، غلط است. ما نقشی نداشتیم. گفتمان اقتصاد مقاومتی حاصل شرایط کشور بوده است و خود آقا بالاخره بر اساس یک تدبیر و تشخیص و تحریر هایی که به ایشان داده می شود این گفتمان را مطرح کردند. اما ما بعد از مطرح شدن گفتمان، برای این گفتمان خیلی کار کردیم. اولینش این بوده است که تقریبا تمام حیطه های اقتصاد را در این جا سامان دادیم و برای آن نیرو پیدا کردیم و داریم کار می کنیم. در گفتمان سازی و مطالبه گری آن نقش ایفا کردیم؛ همان مدل کاری که با بسیج یا تشکل های دیگر می کنیم، و یا کمک به رسانه ها و کلا هر چیزی که مربوط به اقتصاد مقاومتی است، در آن ها کار جدی را انجام دادیم.
دغدغه ها و مسائل اصلی شما برای آینده چیست؟
خب ما به هر حال مجموعه موفقی محسوب می شویم؛ به دلیل زحماتی که دوستان می کشند. این شکل از ایفای نقش جوان در اداره کشور را ما در هیچ الگوی دیگری نداریم. یعنی اگر کسی که درسش تمام می شود، مثلا لیسانسش را می گیرد، یا دانشجوی ارشد است، یک راست بتواند بیاید و بدون هیچ تجربه ای و حتی بدون این که آن علم دانشگاهی اش خیلی به دردش بخورد، بتواند در یک مجموعه ای به گونه ای آموزش ببیند، به گونه ای توانمند بشود که در مسائل کشور به درستی و با تشخیص و تحلیل درست نقش آفرینی کند. این یک فرایند است، این یک تکنولوژی است که چگونه آدم می تواند این فرایند را اجرا کند؟ خب ببینید، این مسئله در این جا بوده است.
الان مسئله اصلی که ما داریم به دنبال آن می رویم یکی حرف روز اول تشکیل ایتان است، یعنی به عنوان بچه های دغدغه مند حزب اللهی، باید تلاش کنیم که هر کسی بر روی یک مسئله مهم و اساسی کشور متمرکز بشود و آن مسئله را پیگیری کند. مثالی که من زدم، عرض کردم که کشور مشکلاتی دارد که ما به هر کدام از آن ها می توانیم بگوییم «سنگر های بدون مصطفی»؛ یک سنگر بدون مصطفی احمدی روشن که یک نفری باید عمرش را بگذارد، وقتش را بگذرد، مانند شهید احمدی روشن با جانش برود و آن سنگر را "با مصطفی" کند و پیگیر بشود. این فرهنگ باید در جامعه جوان ما به وجود بیاید؛ هر کسی یک کار برای یک عمر، یک سنگر برای یک عمر. این کار را حفظ کنیم، به ثمر برسانیم و می بینیم که کشور با این یک کاری که ما انجام دادیم، رفت جلو. اگر واقعا رفت جلو، برویم و دومی را انجام بدهیم. این که ما از مسئولیتی به مسئولیت دیگری بپریم، از جایی به جایی بپریم، از موضوعی به موضوعی بپریم، این هیچ مشکلی را از کشور حل نمی کند. موقعی که کار کشور به یک نقطه ای رسید، پیش رفت و مسئله حل شد، آن وقت کشور پیشرفت می کند. این، یک خط گفتمانی است که مسئله اول ما در فضای دانشگاه می باشد، همین مسئله های اقتصادی و مسائلی از این دست.
برای خود ما توسعه موضوعاتمان خیلی مهم است و مهم تر تعمیق موضوعاتمان است. یعنی ما باید موضوعاتمان را از نظر پژوهشی، تجربیات داخلی، خارجی، از پیشنهاد تا عرصه ی اجرا عمق بدهیم. بالاخره الان دایره موضوعات ما خیلی زیاد است، شاید اگر بشماریم، پنجاه- شصت محور الان دارد کار می شود که این ها وزن های متفاوتی دارد و باید همه عمیق شود و مهم تر از عمیق شدن این است که همه در کشور به ثمر برسند. یعنی برنامه ما این است که بالاخره اگر ما روی یک موضوع تصمیم گرفتیم که مثلا فرض کنید خط پالایشگاه سازی در کشور شکل بگیرد و راه بیفتد، این فکر باید به ثمر برسد، نباید در حد مطالعه باقی بماند، حتی در گفتمان هم نباید باقی بماند، باید به اقدام و عمل برسد. ما باید پیگیری کنیم که برسد. یعنی نقش بچه های ما در اقدام و عمل این است که پیگیری کنند که آن اقدام و عمل در کشور محقق شود. این جهت دوم بحث. غیر از جهت اول بحث که گفتمانی است و جهت دومی که تعمیق است، جهت سوم آن این است که به ثمر برسد و جهت چهارم این است که با توجه به محدودیت هایی که هست اگر امکانی برای توسعه وجود داشته باشد، خلاهای موضوعی را پر کنیم. خوب بعضی از موضوعات هست که ما کمتر روی آن کار کرده ایم، موضوعاتی که مهم هستند که حالا یا نیرو پیدا نشده است یا فرض کنید، توان ما نبوده است و هر چیز دیگری مثلا نظام اداری که ابر مسئله اقتصادی کشور است. خوب ما این را کار نکرده ایم و اگر روزی نیروی خوبی پیدا شود و ما هم توانش را داشته باشیم، توسعه در این مشکلات به حدی که بشود مدیریت کرد هم ارزشمند است.
با وجود اینکه شاید خوشایند شما نباشد اما علاقه داریم خاطره یا توصیه ای از دیدار مقام معظم رهبری با ایتان برای خوانندگان بازگو کنید.
البته همانطور که گفتید این نقل های غیر رسمی پدیده مناسبی نیست. به هر حال حضرت آقا ده ها توصیه علنی دارند که برای راهنمایی ما کافی است و نیازی به استنادات غیر رسمی نیست. اصرار می فرمایید؛ ما در یکی دو دیدار که خدمت آقا گزارش فعالیت های مجموعه را دادیم، ما همین روال را خدمت ایشان عرض کردیم که مجموعه ما تولید فکر می کند، تصمیم گیری می کند و بعد پیگیری تصمیمش را انجام می دهد. ایشان روی پیگیری تصمیم در هر دو دیدار به ما تاکید کردند و گفتند در انقلاب هر نقطه ای به نتیجه رسید، خود انقلاب و هر کاری بعد از انقلاب به نتیجه رسیده است، برای این است که عده ای از افراد استقامت کردند، ایستادند پای یک موضوعی، حتی اگر صد بار زمین خوردند، بلند شدند و راه را ادامه دادند تا آن کار به نتیجه رسید. این به نظرم توصیه خیلی خوبی است که ایشان به ما و مجموعه دوستان کردند.
آیا این امکان برای دانشجویانی که تمایل به همکاری با مجموعه ایتان داشته باشند وجود دارد؟
ما این جا علاقه مندیم که بچه ها شکل کار و مدل کار ما را یاد بگیرند و هر کس خودش برود و کار کند. یعنی این کار به این شکل بهتر در کشور توسعه پیدا می کند تا این که به این جا بیاید. بالاخره با این حجم انبوه آدم ها، طبیعتا نمی توانیم همه را به این جا بیاوریم. برای این جا به طور معمول ما از بچه ها رزومه دریافت می کنیم، رزومه را بررسی می کنیم. در رزومه برای ما چند مولفه مهم است؛ یکی قدرت تحلیلی بچه ها است، چون جنس این کار تحلیل است، یکی توان تشکیلاتی بچه هاست، یکی سلامت شخصیتی و ویژگی های شخصیتی آن هاست. بحث دیگر مصاحبه های کاری است که با هم انجام می دهیم و بعد با هم یک همکاری آزمایشی می کنیم. نتیجه را همکاری آزمایشی تعیین می کند که مراحل بعدی همکاری مان با هم به چه شکل باشد. یعنی فرایند ما الان با دوستان به این شکل است.
تشکیل مراکز مشابه و موازی ایتان توسط دانشجویان، واقعا چقدر امکان پذیر است؟
سخت هست، ولی شدنی هم هست.
خب شما در آن اوایل مشکلاتی نداشتید؟
چرا، الان هم مشکلاتی داریم. ببینید از نظر شدنی بودن، هر کاری که انسان پای آن بایستد، شدنی است. وقتی انسان به فضا رفته است و توانسته است که به فضا برود، یعنی هر کاری را می تواند انجام دهد. شدنی هست، نیاز مندی های آن چیست؟ یک سری نیازمندی های ذاتی آن آدم است. یعنی یک کار احساسی و اجرایی نیست، یک کار تفننی نیست. یک کار جدّی است. بچه ها بخواهند این کار را انجام دهند، باید یک مقدار تحلیلی باشند، یک مقدار فکری باشند، یک مقدار تشکیلاتی باشند. بالاخره یک بچه سطح بالایی می تواند این کار را جلو ببرد. خودش باید بداند که می تواند یا نه، هر کسی نسبت به خودش شناخت دارد. ما می توانیم بگوییم بالاخره این کار یک کار این چنینی است، تحلیلی است، آدم در آن نیاز به زوایای مختلف دارد، اقتصادی که فکر می کند باید حواسش به بینش سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هم باشد. رابطه با فضای علمی و غیره بتواند فکر کند، خلاقیت داشته باشد، اسیر راه حل غرب و شرق و دیگران نشود و متفاوت فکر کند. این ویژگی هایی است که خود بچه ها باید تشخیص بدهند.
بعد از آن، مولفه موفقیت، مشورت و تعامل است. یعنی اگر ما این جا هستیم و ده- پانزده سال و تقریبا شانزده سال تجربه داریم و دیگرانی هم در کشور هستند که ممکن است شبیه ما کار کرده باشند، از تجربیات آن ها استفاده کنید. ما خودمان کمک فکری می کنیم به هر کسی که بخواهد، دیگران هم حتی انجام می دهند. این مسئله دومش است، یعنی باید از تجربیات استفاده بکند تا بتواند. مسئله سومش که مسئله اصلی است، استقامت این کار است. یعنی با شش ماه و یک سال و نشد و این ها، شکل نمی گیرد. این جا هم اگر می بینید، این جا بالاخره مانده اند و در آن استقامت انجام شده است که ما الان به این نقطه رسیدیم تا این پانزده- شانزده سال. والا ایتان هم روز اول که تشکیل شد، از نظر دیگران یک گروه دانشجویی بود. امروز یک مجموعه تصمیم ساز جدی محسوب می شود. این استقامت در کار است. یعنی بچه ها نباید زود خسته شوند، بالاخره هر کاری تا زمانی که احساس و آرزوی ماست، حرکت کردن در آن برای ما آسان است. در کوه چند قدم اول را که شما برداشتید و از آرزو درآمدید، جدی شد، خسته می شوید. در ابتدا بالاخره هیجان و احساس و بچه ها با هم برویم... بالاخره صد متر، دویست متر که شما بالا می روید، دیگر متفاوت می شود. آن کسی که بایستد تا پایان کار و بالا برود، به قله می رسد؛ این رمز اصلی است. حالا مشکلات دیگر هم دارد، این کار ها مشکل تامین مالی دارد، مشکل حقوقی دارد... این ها بالاخره حل می شود، همان طور که ما حل کردیم، بقیه هم حل می کنند.
اگر الان مسئول بسیج دانشجویی یک دانشگاه بودید ناظر بر اینکه این شعار سال را تحقق بدهید، چه کار و اقدامی انجام می دادید؟
ببینید، اقدام بسیج دانشجویی مطالبه و گفتمان است. زمانی ما در بسیج دانشجویی یک دانشگاه کارنامه موفقی داریم که اگر از بچه های آن دانشگاه درباره اقتصاد مقاومتی سوال کردیم، بچه ها قبول داشته باشند، درست فهمیده باشند و اعتقاد داشته باشند. هر چقدر این گونه بود، کارنامه ما در گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی جلوتر است. مثلا اگر دانشجویان دانشگاهی مثل دانشگاه های تهران، شریف و امیرکبیر باورشان در اقتصاد مقاومتی افزایش پیدا کند، آن زمان می گوییم بسیج درست کار کرده است. اگر یک موضوعی را در کشور مطالعه کردیم و منتج به اثر شد، یعنی مسئول شنید؛مطالبه دقیق، علمی، عمیق و با روش درست،- نه از جنس مطالبه هایی که انجام می دهیم که خودمان را راضی کنیم که اعتراض کردیم- و منتج شد به واکنش مسئول، تغییر در تصمیم مسئول، به مطالبه دیگران از مسئول و او را حرکت داد به سمتی که یک کاری را اصلاح کند، حتما بسیج دانشجویی خوب عمل کرده است. مصادیق اقدام و عمل بسیج دانشجویی در دانشگاه ها الان این هاست.
بله وقتی بچه ها بزرگ تر بشوند، وقتی دانشجوی تحصیلات تکمیلی بشوند، وقتی فارغ التحصیل بشوند، مسیرشان عوض می شود. آن وقت باید مثل ما بیایند و بگویند که آقا ما این را از این جا برداشتیم و این جا گذاشتیم. اما وقتی که در دانشگاه و در بسیج هستند، از بسیج این دو اقدام خواسته شده است؛ یعنی اقدام و عمل، این دو کار می شود. حالا اردو های جهادی هم جزء اقدام و عمل است، ولی این دو کار پر رنگ تر و جدی تر است.
توضیح. این مصاحبه در شماره چهارده نشریه پنجاه و هفت سازمان بسیج دانشجویی ویژه اقتصاد مقاومتی منتشر شده است.