لطفا توضیحات قبل از مطالعه را در این دو پی نوشت[1]،[2] ملاحظه بفرمایید
- آنچه که در دوران عقد باید صورت پذیرد؛ ایجاد یک باور دو طرفه نسبت به یکدیگر است. این باور ارتباط نزدیکی با اعتماد متقابل، شناخت دقیق از یکدیگر و شکلگیری وابستگی عاطفی دارد. همه این اتفاقات باید در دوران عقد رخ دهد که مهمترینش شناخت بیشتر از یکدیگر و شکلگیری ذهنیتها نسبت به هم است.
- دوری و دوستی و مسئولیت کم طرفین مهمترین ویژگیهای دوران عقد است که میتواند به این شناخت و رابطه کمک کند. قاعده مدیریت میگوید وقتی از هم شناخت نداریم و قواعد دقیقی هم برای تعامل نیست، نمیتوان وارد یک تعامل و همکاری جدی شد. از نظر مدیریتی تعامل مستمر و نزدیک (مثل زندگی زیر یک سقف، همکاری در کار و...) زمانی موفق است که طرفین مبتنی بر یک شناخت خوب با یکدیگر تعامل کنند. اگر شما با کسی که تازه آشنا شدهاید بخواهید همسفر شوید، درباره خیلی از موضوعات احتمالا با چالش مواجه میشوید. چه غذایی بخورید، کجا توقف کنید، از چه مسیری بروید و... . زندگی در زیر یک سقف نیازمند پاسخگویی به انتظارات متقابل، تعامل مستمر، واکنش به اتفاقات مختلف و تصمیمگیریهای متعدد است. شناخت حداقلی لازمه موفقیت چنین تعاملی است که باید در دوران عقد حاصل شود.