متن سخنان در دیدار تشکلهای دانشجویی با مقام معظم + فیلم
ضمن عرض سلام و خسته نباشید؛ و تشکر از فرصتی که در اختیار قرار داده شده است. در سه بخش نگاههای جنبش عدالتخواه را خدمتتان ارائه می کنم :
بخش اول. ضرورت بازتعریف تئوری فعالیت دانشجویی از سوی تشکلها
پای بندی به آرمان خواهی و پی گیری ارزش هایی چون عدالت در تشکل های دانشجویی، باید زمینه ساز یک انتخاب اساسی برای تحقق مدل زندگی جهادی از سوی فعالان آنها باشد. اثرات چنین انتخابی می تواند در تصمیم های حیاتی و مهم زندگی برخی فعالان دانشجویی نظیر ازدواج، نحوه ادامه تحصیل، انتخاب شغل حتی پس از فارغ التحصیلی نیز مشاهده شود.
این نگرش یعنی تسری آرمان گرایی به همه ابعاد زندگی- باید خود را در نحوه اداره یک تشکل دانشجویی نشان دهد و وجوه تمایز آن را از یک حزب سیاسی، اداره دولتی و یا هر تشکل اجتماعی دیگر نمایان سازد. تکیه بر جذب آگاهی محور و مشارکت آگاهانه، توجه جامع به همه نیازها و تکالیف دانشجو، تغییر مدل زندگی دانشجویی و نحوه توزیع وقت، استفاده مناسب از ابزارهای اثرگذار بر مخاطب، توجه ویژه به استفاده از استادان و صاحب نظران و... عرصه هایی است که باید در نظریه مدیریت هر تشکل دانشجویی تعریف شود.
به نظر ما فعالیت تشکل های دانشجویی ذاتا فکری، فرهنگی است اگرچه با نمود سیاسی. لذا بنا به ضرورت آرمان خواهی باید از رفاه زدگی، ایجاد توقعات کاذب، طلب کاری از انقلاب، نگاه ابزاری به فعالیت دانشجویی، سکوی پرش شدن به مناصب کلان و پی گیری منافع فردی، جداً پرهیز نمود.
بخش دوم. ضرورت تبیین مجدد رابطه مردم و رهبری
گرچه بارها از سوی حضرت امام(ره) و رهبری انقلاب شاخصه های مهم و اصلی رابطه امام و امت طرح شده است، ولی انتساب نظریه های متناقض به امام(ره) از یک سو و بد فهمی مواضع رهبری در مواردی، حاکی از ضرورت تبیین بیش از پیش این موضوع و ترسیم شفاف رابطه امام و امت است.
در این صورت، به نظر می رسد فرصت های بیشتری را می توان در بدنه مردم، برای پی گیری رهنمودهای رهبری فعال کرد.
برخی آسیب های موجود در فضای کشور از این قرارند:
• برخی گمان می کنند نقطه شروع همه تحولات کشور باید رهبری باشد. در حالی که در برخی عرصه ها، مردم باید پیشگام شده و راه را برای گام های بعدی رهبری مهیا سازند.
• عده ای برخی از امور را با انتساب به رهبری توجیه کرده و با گزاره هایی نظیر " حتما رهبری مطلعند اگر صلاح می دانستند موضع می گرفتند"؛ "درست آقا گفتند اما منظورشان چیز دیگری است"؛ " آقا در جلسه خصوصی گفتند" مانع از طرح سوالات و انتقادات می شوند.
• برخی نظریه پردازان گمان می کنند تقویت نقش مردم به معنای تنزل جایگاه رهبری است. ترویج این نظریه ها به نقش حداقلی مردم منتهی شده و به فرصت طلبان اجازه می دهد تا رهبری را مسئول همه نابسامانی های کشور معرفی کنند.
• استفاده ابزاری، برخورد گزینشی، مصادره به مطلوب، تفسیر به رای و حتی بایگانی فرمایشات رهبری همچنان در برخی گروه ها جایگزین تحلیل، منطق و پاسخ گویی شده است. مثلا گروهی با سوء استفاده از حمایت های رهبری از دولت خدمت گزار و انقلابی، هر گونه نقد به عملکرد اجزای دولت را هم محکوم می کنند.
چقدر خوب است که رهبری یک بار کلمه ضد ولایت فقیه را تشریح و حد و مرز آن را مشخص کنند.
مبتنی بر همین فضای آسیب زده دو مصداق عینی دیگر ذکر می گردد :
سیاست های کلی اصل 44 : بخشی از دل سوزان نظام و معتقدان به ارزش های انقلاب اسلامی نسبت به عواقب اجرای نادرست سیاست های کلی اصل 44 ابراز نگرانی کرده اند. اما از بیم این که سخنانشان نقض سخنان رهبری تلقی شود، از طرح دیدگاه های خود امتناع می کنند.
مذاکرات با آمریکا: مساله مذاکرات ایران و آمریکا، برای دانشجویان آشنا به سخنان انقلابی حضرت امام(ره) و مواضع رهبری با سوالاتی جدی همراه است: اساساً چه نیازی به مذاکره بود؟ آیا چارچوب تعریفی رهبری رعایت شد؟ یعنی ما فقط تکالیف اشغال گران را به آنها یادآور شدیم؟ آیا این امر مستلزم گسترش مذاکرات تا دور سوم و حتی طرح تشکیل کمیسیون مشترک امنیتی بود؟ و سوالاتی از این دست.
به ویژه وقتی برخی مسئولان این مذاکرات را مقدمه ای برای مذاکرات ایران با دولت آمریکا می دانند و برخی دیگر معتقدند می توان همچون چین و آمریکا با وجود تضاد در منافع اقتصادی، مذاکره و ارتباط هم داشت، این سوالات جدی تر می شود! در این راستا مواضع رهبری نیز تایید همه اتفاقات رخ داده تفسیر شده است.
البته موارد فوق ناقض عملکرد فعال و قابل تقدیر دولت در سایر عرصه های سیاست خارجی به ویژه سفر اخیر ریاست جمهوری نیست.
بخش سوم. ضرورت نهادینه شدن پاسخ گویی در مسئولین.
متاسفانه بعضی از جلسات دانشجویی با مسئولان جنبه تشریفاتی پیدا کرده است. برخی مسئولان قوا و نهادهای مختلف علاقه ای برای پاسخ گوئی نسبت به عملکردشان در فضائی دوطرفه ندارند و سخنرانی و ارائه گزارش کارهای یک طرفه را ترجیح می دهند.
فضای علمی، اخلاقی و منصفانه دانشگاه می تواند زمینه مناسبی برای تحقق جلسات پاسخ گویی باشد. عمده تلاش های ما برای تشکیل چنین جلساتی با شکست مواجه شده است، هر چند گاهی تعداد اندکی از مسئولان در این جلسات حضور یافته اند. ما آمادگی داریم تا در چنین جلساتی پاسخ سوالات موجود در مسائل مختلف، مثلا آمار تکان دهنده فقر را بشنویم.
سخنان خود را با شعری از شاعر جوان انقلاب، امید مهدی نژاد پایان می دهم.
این دور دور ماست، جهان را خبر کنید دستی به خونِ زمره تردید تر کنید
وقت شنیدن است، سخن مختصر کنید
مبهم مخوان به رمز، مبرهن نوشته اند در سرنوشت رود گذشتن نوشته اند
تاریخ را برای نخواندن نوشته اند
فردا اشاره هاست که تاویل می شوند هرکول های کوکی؛ آشیل می شوند
وین خیل یا کریم، ابابیل می شوند
پرونده سیاه زمین را ورق زدیم فالی به نام نامی رب الفلق زدیم
شمشیر اگر زدیم به دشمن، به حق زدیم
ما شبروان لشکر فردای قائمیم ما آخرین سطور کتاب ملاحمیم
دشمن بگو پیاده بچیند، مهاجمیم
توضیح. در تهیه این متن افراد متعددی از فعالان جنبش عدالتخواه در آن مقطع زمانی مشارکت جدی داشتند و واقعا نوشتن اسامی شان امکان پذیر نیست. متن مذکور دوازده بار به مشورت فعالان و فارغ التحصیلان گذاشته شده است.
ضمیمه.