1.طرح مسئله:
•طی مسیر پیشرفت در کشور مستلزم انجام اقدامات متعددی در سطوح مختلف از سیاستگذاری تا برنامهریزی و اجرا است.
•بدیهی است اثر اقدامات در پیشرفت متفاوت خواهد بود؛ زیرا برخی اقدامات زیربناییتر و اساسیتر و در نتیجه اثربخشتر (اقدامات تحولآفرین) و برخی دیگر کماثرتر هستند.
•اقدامات با ویژگیهای زیر را میتوان اقدامات تحول آفرین نامید:
- این موضوعات بیشتر از جنس اهداف منتهی به اقدام هستند؛ در یک مقطع برای همیشه انجام میشوند و میتوان تحقق و یا عدم تحقق آنها را سنجید و شاخصهای تحقق آن نیز موجود و ملموس است.
-این موضوعات نقشی کلیدی در پیمودن فرایند توسعه در کشور ایفا میکنند که میتوان اثر آنها را در تعداد زیادی از حوزهها در فرآیندهای اساسی کشور مشاهده کرد.
- به علت نقش اساسی مباحث مورد نظر در فرایند توسعه، میتوان آنها را در زمرة سیاستهای کلی نظام دانست (که اکثر آنها هم به نوعی در سیاستهای کلی نظام منعکس شدهاند) .
- نه تنها نقطة چالش کشور در شرایط فعلی، پذیرش یا عدم پذیرش این موضوعات نیست. بلکه نسبت به ضرورت تحقق آنها توافق نیز وجود دارد؛ چالش اصلی در پایبندی به اجرا، در اولویت قرار دادن آن و چگونگی اجرای آنهاست .
- اگر نگاهی به سیاستهای کلی برنامه پنجم بیندازیم موارد زیر را میتوان در زمره اقدامات تحولآفرین بر شمرد:
1.طرح مهندسی فرهنگی (بند 1)
2.تحول در نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی (بندهای 7 و 8)
3.نقشة جامع علمی کشور (بند11)
4.قطع درآمد نفت از بودجة جاری کشور (بند 3-22)
5.اصلاح ساختار نظام بانکى (بند 23)
6.سیاستهاى کلى اصل 44 قانون اساسى (بند25)
7.تبدیل نظام بودجهریزى کشور به بودجهریزى عملیاتى (بند32)
8.اصلاح نظام برنامهریزی کشور (بند 33)
9.هدفمند کردن یارانهها (بند3-34)
10.اصلاح ساختار بخش کشاورزی (بند1-35)
•برای رسیدن به اهداف بلند کشور باید در تشخیص، تصمیم، اقدام و نظارت بر «اقدامات تحول آفرین» قدرتمند عمل کنیم.
•آسیبشناسی عملکرد دستگاههای مختلف، نشانگر غفلت در این زمینه است؛ به دیگر سخن مجموعهای از مسائل در کشور وجود دارد که حل آنها اثر قابل توجهی در پیشرفت کشور در مسیر چشمانداز بیستساله دارد و بهرغم هماهنگی و تأکید مسئولان، خروجیهای قابل قبولی ارائه نشدهاست؛ که موارد بالا در زمره این موارد است.